هر سازمانی بزرگ یا کوچک، از سرمایههای مختلفی برای رسیدن به اهدافی که دارد، استفاده میکند. این سرمایهها ممکن است پول، اشیاء با ارزش و کالاهایی باشند که از آنها برای کسب درآمد استفاده میشود. برای مثال، یک فروشگاه خردهفروشی دارای یک دفتر ثبت و فهرست موجودی انبار است.
در حالیکه یک شرکت مهندسی احتمالا دارای یک ساختمان اختصاصی یا نرمافزارهای مختلفی باشد. در حالت کلی، نوع صنعت چندان مهم نیست، بلکه چیزی که در این میان اهمیت زیادی دارد این است که هر سازمانی باید افرادی (کارمندانی) داشته باشد تا سرمایه آنهارا بهکار بگیرند. بنابراین این یعنی تولید درآمد با استفاده از تواناییها و مهارت مردم. در این میان ارزیابی عملکرد، آموزش و مدیریت هر یک از افراد درون سازمان به یک سیستم رسمی نیاز دارد.
مدیریت منابع انسانی (HRM) همان سیستمی است که بهصورت رسمی برای مدیریت درون سازمان استفاده میشود. مدیر منابع انسانی یک مدیر سطح بالا است که وظایف متعددی را برعهده دارد. در ادامه این نوشتار، هر آنچهکه باید در مورد شغل مدیر منابع انسانی بدانید را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
جان آر. کامونز، اقتصاددان آمریکایی برای اولین بار اصطلاح “منابع انسانی” را در کتابی بهنام توزیع ثروت که در سال ۱۸۹۳ چاپ شد، بهکار برد. با افزایش تأسیس کارخانههای بزرگ بعد از انقلاب صنعتی انگلیس، تقاضا برای نیروی کار به میزان قابل توجهی افزایش داشت. هر یک از این کارخانهها هزاران کارگر استخدام کردند که هر یک از کارگران روزانه حداکثر ۱۶ ساعت مشغول بهکار بودند.
بسیاری از کارآفرینان به این واقعیت پی بردند که رضایت کارکنان بر عملکرد و بهرهوری کارخانه تأثیر میگذارد. در نتیجه، بسیاری از کارخانهها برنامههایی برای کارکنان خود ارائه دادند تا راحتی و رضایت آنها را افزایش دهند.
در دهه ۱۹۶۰ زمانی که ارزش روابط کاری و مفاهیمی مانند انگیزه، رفتار سازمانی و ارزیابی کارکنان مطرح شد، اصطلاح منابع انسانی نیز بیشتر از قبل مورد توجه قرار گرفت. دومین توسعه سریع منابع انسانی در ابتدا قرن بیستم آغاز شد.
اکثر سازمانها در آن زمان بخش مدیریت پرسنل را راهاندازی کردند و تمرکز آنها بر روی بهرهوری کارکنان بود. مدیریت منابع انسانی که مدیریت پرسنل نیز نامیده میشود، شامل کلیه فعالیتهای انجام شده توسط یک شرکت است تا بتوانند برای دستیابی به اهداف فردی، گروهی و سازمانی، انگیزه بیشتری در کارکنان ایجاد کنند و بازدهی آنها را به حداکثر میزان ممکن برسانند. این راهکار کمک میکند تا در مراحل مختلف چرخه اشتغال از جمله قبل از استخدام، حین استخدام و بعد از استخدام نیز، سازمانها با افراد برخورد بهتر و حرفهای داشته باشند.
بسیاری از محققان بزرگ حوزه منابع انسانی از روشها و واژههای مختلفی برای تعریف مدیریت منابع انسانی استفاده کردهاند. معنی اصلی مدیریت منابع انسانی مربوط به نحوه مدیریت افراد یا کارکنان در یک سازمان است.
در واقع میتوان مدیریت منابع انسانی را بهعنوان برنامهریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل تدارکات، جبران خسارات، نگهداری و تفکیک منابع انسانی و یکپارچهسازی جهت دستیابی به اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی تعریف کرد. هدف اصلی مدیریت، جمعآوری و ایجاد یک سازمان موثر و متشکل از کارکنانی است که در کنار هم کار میکنند تا یک سازمان را به موفقیت برسانند.
بنابراین با توجه به این تعریف میتوان گفت که برای دستیابی به اهداف سازمان، ضروری است که به توسعه مهارت کارکنان، ایجاد انگیزه در آنها، ایجاد محیطی سالم و تقدیر از آنها توجه داشته باشید.
دلیل این امر نیز این است که در پشت تولید هر محصول یا خدمتی که ارائه میشود، تلاش کارکنان وجود دارد. هیچ محصول و خدمتی بدون کمک انسان تولید نمیشود و انسانها یک منبع اساسی برای ساخت هر چیزی هستند. بنابراین، هر سازمانی آرزو دارد که افراد ماهر و شایستهای داشته باشد تا سازمان خود را شایسته و بهترین کند.
جذب نیروی شایسته و حفظ آنها به هر سازمان کمک میکند تا در بهترین حالت ممکن به اهداف خود برسد. این وظایف برعهده مدیریت منابع سازمانی است و بههمین دلیل هر سازمان بزرگ و کوچکی به آن نیاز دارد.
اما ببینیم که مدیر منابع انسانی کیست و چه وظایفی را برعهده دارد. مدیر منابع انسانی یک مدیر سطح بالا است که مسئولیت مدیریت، هماهنگی و ارزیابی طرحها و برنامههای منابع انسانی برعهده دارد. بنابراین مسئولیتهای اصلی شغل آنها شامل موارد زیر است:
با توجه به موارد گفته شده، مدیر منابع انسانی باید مهارت تصمیمگیری، تفکر استراتژیک، قدرت رهبری، مهارت برقراری ارتباط بین فردی و مهارتهای اخلاقی بسیار خوبی داشته باشد. همچنین در کنار این ویژگیها، هر یک از مدیران باید در زمینه تخصص خود نیز بهخوبی آموزش ببینند تا بتوانند مدیریت خوبی در بخش منابع انسانی هر سازمان داشته باشند.
دپارتمانهای منابع انسانی با یکی از با ارزشترین داراییهای هر شرکت یعنی کارکنان آنها در ارتباط هستند. بههمین دلیل این دپارتمان جزو یکی از مهمترین بخشهای مدیریتی هر سازمان است که وظایف مختلفی را برعهده دارند. در این میان، مدیریت منابع انسانی نیز اهداف خاص خود را دارد که در راستای اهداف سازمان برنامهریزی میشود. برخی از این اهداف و وظایف عبارتند از:
۱) استخدام کردن
هر سازمانی برای توسعه و افزایش بهرهوری خود به نیروی جدید نیاز دارد و جذب کارکنان جدید جزو وظایف مدیریت منابع انسانی است. در واقع، دپارتمان منابع انسانی باید مراحل درخواست استخدامی و مصاحبه را بهگونهای پیاده سازی کند که بتواند کارکنان ماهر و توانایی را استخدام نماید. در این فرآیند، مدیر منابع انسانی باید بهصورت مداوم با مدیران و سرپرستان ارتباط برقرار کند تا بتوانند نیازهای کارکنان هر بخش را تعیین نمایند. سپس بر اساس این نیازها، نیروی جدید را برای کوتاهمدت یا بلندمدت استخدام کند.
۲) شناسایی نیازها و مزایای کارمندان
در هر سازمان، اگر کارکنان به چیزی نیاز داشته باشند باید مستقیما با بخش منابع انسانی سازمان ارتباط برقرار کنند و نیاز خود را مطرح نمایند. بنابراین نیازها و مزایای کارکنان توسط منابع انسانی مورد بررسی قرار میگیرد. در این بخش منظور از مزایا بیمه درمانی و برنامههای بازنشستگی است که به جذب و حفظ کارکنان کمک میکند. برای مثال، در صورتیکه مشکلی در رابطه با حقوق هر یک از کارکنان وجود داشته باشد، بخش منابع انسانی سازمان باید تلاش کند تا کارکنان را راضی نگهدارد و نیازهای آنهارا برطرف نماید.
۳) افزایش انگیزه کارمندان
تیم مدیریت منابع انسانی هر سازمان برای حفظ عملکرد بالای کارکنان و ایجاد انگیزه بیشتر در آنها نیز باید برنامههایی داشته باشد. برنامههایی که در وهله اول به شناخت کارکنان نیاز دارد. بعد از شناخت کارکنان، باید برنامههایی نظیر یک مهمانی اداری، افزایش حقوق، ارتقا شغلی، هدایا، پورسانت و موارد از این قبیل برای ایجاد انگیزه در کارکنان وجود داشته باشد.
۴) آموزش و توسعه مهارت کارکنان
همه افراد برای رشد به آموزش و کسب مهارتهای بیشتر نیاز دارند. کارکنان نیز برای انجام وظایف خود به شیوهای عالی و پیشرفت بیشتر در کار به آموزش نیاز دارند. تیم یا مدیر منابع انسانی باید با مدیران و سرپرستهای هر سازمان در مورد آموزش کارکنان موجود و جدید مذاکراتی داشته باشند. مدیریت منابع انسانی باید بر اساس عملکرد، استعداد و نقاط قوت هر یک از کارکنان و هزینه آموزش، برنامهریزی کند تا استراتژی مشخصی برای نظارت بر روی مهارتها و پیشرفت کارکنان داشته باشد.
۵) آشنا بودن به قوانین کار و رعایت آنها
در هر کشور یا دولتی، قوانینی برای کار کارکنان وضع میشود. این قوانین ممکن است مربوط به استخدام، ارزیابی عملکرد، دستمزد و ساعت کار، طبقهبندی کارکنان، ثبت سوابق، بیمه بیکاری، ایمنی، جبران خسارت، مزایای کارکنان و مواردی از این قبیل باشد. هر سازمان باید به این قوانین پایبند باشد و آنهارا بهدرستی اعمال کند. انجام اینکار در هر سازمان برعهده منابع انسانی است.
۶) ایجاد استانداردهای تعیین هدف
کار کردن در راستای رسیدن به اهداف یک سازمان، یکی از مهمترین نکاتی است که مدیران منابع انسانی باید به آن توجه داشته باشند. ایجاد استانداردهای تعیین هدف به تیم مدیریت منابع انسانی این امکان را میدهد تا بررسی کند که آیا کارکنان استانداردها را رعایت میکنند یا خیر.
۷) ارائه گزارشها
تیم مدیریت منابع انسانی برای سنجش کارایی هر سازمان از معیارها و گزارشهایی استفاده میکند مانند اتوماسیون جذب و استخدام، سیستمهای ERP و SAP و یا گزارش گیری بر روی اکسل که هر سازمان بر اساس معیار و سنجههای خود آن را تهیه و تدوین مینماید. از طریق این سنجش و گزارشها مدیریت منابع انسانی میتواند برنامهریزی بهتر و نظارت بیشتری بر روی اوضاع سازمان داشته باشد.
مدیریت منابع انسانی دربرگیرنده رویکردهای استراتژیک و جامعی است که هر سازمان برای مدیریت افراد و بهبود فرهنگ سازمانی به آن نیاز دارد. نقش مدیران منابع انسانی این است که از مهمترین دارایی یک سازمان یعنی سرمایه انسانی، محافظت کنند. منابع انسانی این کار را از طریق ایجاد و مدیریت برنامهها، سیاستها، پرورش یک محیط کار سالم، بهبود مهارتهای کارکنان و بهبود روابط بین آنها انجام خواهد داد.
مفهوم مدیریت منابع انسانی را میتوان بدین گونه بیان کرد که کارکنان باید بهطور مؤثر در جهتگیری کلی سازمان سهیم شوند تا از طریق سازمان به اهدافی که دارد، نزدیک شود.
تیم مدیریت منابع انسانی امروزه در شرکتها و سازمانهای مختلف بیشتر از کارمندان بخش اداری، مسئولیت دارند. از اینرو، یک مدیر منابع انسانی باید از تخصص و مهارتهای خود و تیمی که در اختیار دارد، بهخوبی استفاده کند تا تأثیر آنرا بر روی بهبود عملکرد و بهرهوری سازمان مشاهده نمایند.